دلم گرفته... دلم گرفته برایت...
دلم جا مانده همانجا...!
دلم... هرچه میکشم از همین دل است که بوی سوختنش همه جا بلند است...
نه!
دریا پیشکش شنا بلداش!
کجا داد بزنیم نمیتونیم؟
چه جوری فریاد بکشیم که طاقت ما هم گاهی طاق میشه...
چه جوری؟...
میدونم خدا.
میدونم. میدونم که همیشه و همه جا مدیونتم.
میدونم که تا اینجاشم خیلی صبوری نکردم.
ولی تو که طاقتمو میدونی... چرا اینطوری میکنی؟
ایّوب میسازی از من؟؟
آره؟...
بهم نگاه کن. مثل همیشه.
و صبر بده.
زنده ام این روزها با همین کلمه ها:
" أنّ مع العسر یسری "